شوخی های زن متاهل کار دستش داد
ایسنا: زوجی جوان در دادگاه خانواده حضور یافتند و درخواست طلاق توافقیشان را به قاضی دادگاه ارائه دادند. مرد جوان که گویی مدتها منتظر ثابت کردن ادعاهایش است، لب به سخن گشود و خطاب به قاضی گفت: رفتارهای همسرم به قدری غیرقابل توجیه است که گاهی اوقات به خود شک میکنم که چگونه چنین فردی را به همسری انتخاب کردهام، رفتارهای او به دور از شان یک زن متاهل است.
وی در اثبات ادعاهایش افزود: در خانواده مذهبی بزرگ نشدم اما در خانواده یاد گرفتم که چگونه باید رفتار کرد، اما همسرم هیچگاه به این مسائل اهمیتی نمیدهد و برخلاف میل من، هر طور که خود لازم بداند با هر کسی رفتار میکند، بدون اینکه نسبت طرف مقابل را در نظر بگیرد.
مرد جوان که 27 سال داشت، بیان کرد: زمانی که با همسرم ازدواج کردم چند تن از دوستان من و او جزیی از خانواده ما شدند طوری که تمامی سفرهایمان با همراهی یکدیگر صورت میگرفت و متاسفانه شوخیهای نابجای همسرم از همان ابتدا من را نگران آینده زندگیمان کرد و بعد از مدت نه چندان طولانی رفتارهای همسرم به مهمترین معضل زندگیمان تبدیل شد.
وی ادامه داد: اوایل زمانی که شاهد رفتارهای همسرم بودم تنها از او میخواستم که هم شان و شخصیت خود با هر کسی شوخی کند تا شخصیتش با پاسخهای شوخی دیگران جریحهدار نشود اما او نگرانی من را بیمورد تلقی میکرد و معتقد بود که فرد باجنبهای است و میتواند پاسخ شوخیهایش را تحمل کند در صورتی که نگرانی من چیز دیگری بود اما با همه این موارد سکوت کردم و فکر میکردم زمان بهترین حل کننده مشکل است.
مرد جوان یادآور شد: شوخیهای نابجای همسرم تنها به برخورد با دوستان ختم نشد و به درون خانواده نیز کشیده شد و این مساله به مراتب برای من که در خانوادهای بزرگ شده بودم که مهمترین اصل احترام به بزرگتر است بسیار شکننده بود اما باز هم سعی کردم با استفاده از صحبت کردن مشکل را برطرف کنم اما متاسفانه همسرم با لج کردن اجازه نداد ستونهای زندگی مشترکمان استحکام خود را از دست ندهد و فرو نریزد.
زن جوان که سر به زیر داشت در ادامه گفت: [/color]همسرم همیشه تصور میکرد که جای پدربزرگ من است و میتواند همیشه من را نصیحت کند، بله او درست میگوید، من با او لج کردم اما هیچگاه از خود نپرسید که دلیل لجبازیهای من چیست؟ هیچگاه از خود نپرسید که آیا من همسر او هستم یا فردی که نیازمند پند و موعظه است.
وی عنوان کرد: از سه سال گذشته که به عقد او درآمدم احساس کردم که بزرگترین هدفش تربیت دوباره من است و سعی دارد فرد دیگری از من بسازد زیرا من را همانطور که بودم قبول نداشت. من ادعا نمیکنم که فرد کاملی هستم زیرا همه آدمیان دچار ضعفهایی هستند اما او ضعفهای من را لاینحل تصور میکرد.
زن جوان که 25 ساله بود، در حالی که به آرامی گریه میکرد، یادآور شد: همسرم مدعی است که رفتارهای من در شان یک زن متاهل نیست در حالی که من ادعای وی را تکذیب میکنم. من قبل از دوران تاهل دختر بازیگوشی بودم و همسرم به خوبی به این مساله آگاه است و به گفته خودش، او شیفته همین رفتارهای من شده بود و اکنون رفتارهای من ناشایست و باعث آزردگی شوهرم شده است.
وی بیان کرد: با صداقت تمام میگویم که رفتارهای همسرم باعث تشدید رفتارهای من شده است، بدین معنی که او اگر همانند پدربزرگها با من رفتار نمیکرد من قطعا در رفتارم که البته به نظر خودم درست اما از دیدگاه همسرم نادرست بود، تجدیدنظر میکردم اما اکنون خواهان جدایی هستم زیرا همسرم من را همانگونه که هستم نمیخواهد و سعی در تغییر من دارد.
قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات طرفین حکمی مبنی بر طلاق برای این زوج جوان صادر نکرد و آنها را به ادامه زندگی دعوت کرد
نظرات شما عزیزان:
: مرتبه